به مناسبت دهه مبارک فجر چهار پروژه عمرانی شامل: ساختمان دهیاری، پارک حاشیه، باسکول 60 تنی و آب شیرین کن در زروان افتتاح گردید.

این مراسم با حضور فرماندار ویژه لارستان، بخشدار منطقه، هشت تن از روسای ادارات شهرستان، شوراها و دهیاران منطقه و جمع کثیری از دوستان و همکاران و اهالی محترم زروان برگزار گردید.

تصاویر بیشتر در ادامه مطلب

پیگیری وضعیت بودجه حمایت از دانشجویان زروان

   اواخر شهریور ماه بود که صحبت هایی مبنی بر تامین بودجه حمایت از دانشحویان زروانی شنیده شد. طبق تحقیقات انجام شده تامین این بودجه را آقای محمد الهی در آخرین سفری که به امارات متحده عربی داشتند با یکی از خیرین زروانی در میان گذاشتند و ایشان این پیشنهاد را پذیرفته و هزینه مورد نظر را متقبل شده اند. طی صحبت های صورت گرفته آقای محمد حیدری مسئول نظارت و پیگیری امور مربوطه انتخاب شدند و هزینه مورد نظر هفته گذشته به حساب ایشان واریز شده است.

   در هفته جاری صحبت ها و شایعات زیادی مبنی بر نحوه تقسیم بودجه حمایت از دانشحویان شنیده شد. وب سایت صدای زروان تصمیم گرفت ماجرا را بصورت مستقیم از مسئول مربوطه پیگیری و مسئله را شفاف سازی نماید. صدای زروان این صحبت ها را در قالب مصاحبه جامع و کوتاهی در اختیار بازدیدکنندگان و اهالی محترم زروان قرار می دهد.

متن مصاحبه را در ادامه مطلب مطالعه بفرمایید

*ادامه تصاویر در ادامه مطلب

*ادامه تصاویر در ادامه مطلب

چند عکس از بارندگی امروز که پس از اینکه دیگه واقعا از بارون نا امید شده بودیم...شکر خدا بارش با برکتی بود و از اوایل نیمه شب شروع شد و تا صبح ادامه داشت.

ارسالی توسط دوست خوبمون آقای احمد جعفردخت

* ادامه تصاویر در ادامه مطلب

ساخت سرعت گیر در ورودی زروان با مشارکت مردمی و زیر نظر انجمن خیریه تازه تاسیس و نوپا " خیراندیشان زروان ".

این انجمن طرح های زیادی را در دست برنامه ریزی و ساخت دارد که در آینده ای نزدیک بیشتر با این انجمن و اهداف آن آشنا خواهیم شد.

* تصاویر نحوه ساختن سرعت گیر در ادامه مطلب

ای تو که در نسیه بری همچو گل خندانی      پس سبب چیست که از دادن آن گریانی

     «نسیه» واژه ای است که اکثر فروشندگان و شاید بتوان گفت که همه فروشندگان با آن سروکار دارند. نسیه یا همان قرضی یکی از معضلات و مشکلات فروشندگان و اصناف مختلف با مشتریان خود می باشد و برای رفع آن راه کارهای گوناگونی پیاده می کنند همانند نوشتن جملاتی با مفهوم «نسیه ممنوع حتی برای شما »و نصب آن در داخل فروشگاه و از این قبیل جملات را به کثرت می توان در فروشگاه های مختلف دید و برخی فروشنده ها از همان ابتدا آب پاکی را روی دست خریدار می ریزند و بیان می کنند که پولتان نقد هست یا نه. به قول فروشندگان برخی افراد با خواهش و التماس اجناس را به صورت  نسیه و قرضی می برند ولی بعد از آن پشت سرشان هم نگاه نمی کنند و جالب اینجاست که بعد از مدتی که به سراغشان با فاکتور می رویم با حالت عصبانیت و طلبکارانه اذعان می کنند که بابا فرار نمی کنیم، پولتان را میدهیم الان دستمان خالیست و فقط برای چندهزار تومان فاکتور آورده ای ولی باز هم به وعده خود عمل نمی کنند و با هزار دردسر و بعد از مدتها که از ارزش آن مقدار پول کاسته شده ، پول را با ناراحتی پرداخت می کنند. این طور می شود که اعتماد فروشندگان نسبت به خریداران کم رنگتر و بعضاً باعث ایجاد کدورت بین همدیگر می شود و در برخی موارد مشاهده شده که فروشنده به خاطر این رفتار نادرست بدحسابی و سوءاستفاده از اعتماد ، فروشگاه خود را جمع می کند و به جایی دیگر با طرز تفکری جدید نقل مکان می کند.

    این رفتار نادرست یکی از معضلات همه جوامع هست و مختص جامعه خاصی نیست و فقط می توان بر روی شدت آن بحث کرد. در دین مبین اسلام بدهکارانی که در صورت توان بازپرداخت بدهی از دادن آن امتناع می ورزند ، شدیداً مورد نکوهش واقع شده اند. پیامبر اسلام در حدیثی می فرمایند: کسی که وامی را بگیرد و نیت بازپرداخت آن را داشته باشد الله متعال در ادای آن به او کمک خواهد کرد و کسی که مال دیگران را قرض کند و قصد بازپرداخت آن را نداشته باشد خداوند او را یاری نخواهد کرد.[صحیح بخاری]دکتر یوسف قرضاوی در کتاب حلال و حرام این طور می نویسد:« بدهکاری از نظر انسان آزاده یک نوع گرفتاری دائمی به حساب می آید و موجب احساس ذلت در او می شود.عدالت اساس معامله است و در معامله این را باید مدنظر قرار داد(لاضرر و لا ضرار) نباید به خود و دیگران ضرر رساند»

* ادامه مطلب در ادامه مطلب...  

جوغن  Jowghan

"جوغن یا جاغن"، هاون سنگی

ابزاری است برای کوبیدن و نرم کردن جو، گندم،نمک،ادویه،کشک،برگ کنار و حنا که آن را مرغوب ترین و سخت ترین سنگ ها در اندازه های مختلف می ساختند. "دسته جوغن" را از چوب سفت درست می کردند که استفاده از این دسته ی چوبی نیاز به زور بازو و قدرت بدنی داشت و بیشتر زنان این باور را به دوش می کشیدند.

در گذشته هاون سنگی از لوازم ضروری زندگی بوده است و گاهی به علت وزن زیادش با خانه خرید و فروش می شد. در حال حاضر این وسیله بیشتر جنبه یادگاری دارد. ظاهرا قدمت و تاریخچه هاون به دوره هخامنشیان برمی گردد.

اَخور  Akhor

اَخور یکی از تنقلات مورد علاقه ی لارستانی هاست که تلخ و غیر قابل خوردن است.

برای شیرین کردن اَخور ، آن را در ظرفی ریخته و به آن آب گرم و نمک می افزایند و سپس در جای گرم نگه می دارند. هر روز آب آن را عوض می کنند تا تلخی آن از بین برود. در روز چهارم، شیرین و قابل خوردن است.

چونگی یا چُنگی   chongi

ظرف کوچک لوله دار که با آن دارو به دهان کودک می ریختند.

در زبان فارسی به آن ماچوچه ، جُرقه دان و دارو ریز می گویند.

کشف تحریف(دروغ) های تاریخ زروان..!!

چه کسانی تاریخ زروان را به دروغ نگاشته اند؟!

آیا قصد و غرض شخصی داشته اند؟!

 گفتگوی ویژه ای داشته ایم با حاج عبدالرحیم روئین تن: از آگاه ترین افراد به گذشته زروان.

در این گفتگو به بررسی کامل تاریخچه زروان پرداخته ایم.

توانسته ایم تاریخ نانوشته زروان را به قلم بیاوریم.

و بسیاری اطلاعات مفید و قابل توجه دیگر...

   همانگونه که همه دوستان می دانند، چند سال پیش تاریخچه ای از روستای زروان توسط یکی از همشهریان بر روی اینترنت قرار گرفت. همان تاریخچه تا چندین سال مرجع بسیار مهمی برای دوستانی که میخواستند بیشتر از تاریخچه زروان بدانند،(مثل خود ما) بود. تا اینکه ما بر آن شدیم تا اطلاعات جامع تری را از گذشته زروان جمع آوری کنیم. بدین خاطر تصمیم به گفتگویی با حاج عبدالرحیم روئین (از آگاه ترین افراد به گذشته زروان) با همکاری آقایان محمد الهی و محمد حیدری گرفتیم.

   در این گفتگو تصمیم بر آن شد تا علاوه بر آگاهی از تاریخچه زروان به میزان صحت تاریخچه موجود نیز بپردازیم. پس از بررسی متاسفانه یا خوشبختانه به این موضوع پی بردیم که بعضی قسمت های تاریخچه کنونی، برحسب امیال و غرایض شخصی نویسنده، نوشته شده است که جای بسی تاسف دارد.

  تاریخچه کامل و اصلاح شده زروان و متن کامل این گفتگو بزودی روی سایت قرار خواهد گرفت. منتظر نظرات شما هستیم.

                                                                     یا هو

مصاحبه اختصاصی وب سایت صدای زروان با امام جمعه ( شیخ ناصر سعیدی )

تاریخ مصاحبه: 1391/4/31
مصاحبه کنندگان: احمد عزیزی، حامد دهدار

---------------------------------------------------------------

شخصی

نام: ناصر                                نام خانوادگی: سعیدی

نام پدر: محمدسعید                 تاریخ تولد: 1356/2/3                میزان تحصیلات: دیپلم

صدای زروان: از بچگی فکر می کردید که روزی امام جمعه شوید؟

علاقه بسیار زیادی داشتم؛ بگونه ای که در دوران کودکی بصورت مخفیانه در مسجد اذان می گفتم و علاقه و حس عجیبی نسبت به صوت شیخ عبدالباسط داشتم. و همیشه داوطلب قرائت قرآن بودم.

ادامه مصاحبه در ادامه مطلب

یا حق

مصاحبه اختصاصی وب سایت صدای زروان با محمد الهی با سابقه ترین کاسب زروان

تاریخ مصاحبه: 1391/4/28
مصاحبه کنندگان: احمد عزیزی، حامد دهدار

---------------------------------------------------------------

شخصی

نام: محمد                                نام خانوادگی: الهی

نام پدر: قاسم ( هاشم )             تاریخ تولد: 1345/12/10                میزان تحصیلات: دوم راهنمایی

صدای زروان: پدرتان از چه سالی مغازه داری را آغاز کردند؟ شما چطور؟

 1330_ بنده از سال 1368

صدای زروان: از اینکه راه پدرتان را ادامه داده اید راضی هستید؟

 بله کاملا

صدای زروان: آیا فکر می کنید فرزندانتان نیز راه شما و پدرتان را ادامه دهند؟

 بله

صدای زروان: اگر کاسب نبودید چه شغلی را انتخاب می کردید؟

 اگر درسم را ادامه داده بودم دوست داشتم یک شخص فرهنگی باشم.

مرحوم سید کامل مصطفوی همیشه می گفت درستان را ادامه دهید و مدرک بگیرید. حتی اگر خواستید چوپان شوید، چوپان با سواد شوید.

ادامه مصاحبه در ادامه مطلب

به نام بزرگ او

مصاحبه اختصاصی وب سایت صدای زروان با عبدالرحیم پوراحمدی رئیس شورای زروان

مصاحبه کنندگان: حامد دهدار، احمد عزیزی

تاریخ مصاحبه: 1391/4/24

 -----------------------------------------------------------------------------
شخصی

نام: عبدالرحیم                            نام خانوادگی: پوراحمدی

نام پدر: امان الله                          تاریخ تولد: 1358/3/20

صدای زروان: از نظر شما میزان محبوبیتتان نزد مردم چقدر است؟

میزان محبوبیت را باید مردم نظر بدهند. بنده هرکاری از دستم برآمده از مردم دریغ نکرده ام.

صدای زروان: آیا مایلید دوره ی بعد کاندید شورا بشید؟

به دلیل مشغولیت کاری زیاد احتمال شرکت نکردم وجود دارد. اما هنوز تصمیم قطع نگرفته ام، به دلیل اصرار مردم امکانش وجود دارد.

ادامه مصاحبه در ادامه مطلب

امت اسلام بى رنگ و رياست                             در شعارش دوستى ، صلح و صفاست

عشق حـق توحيد ذاتى هر كسى                          هست مكتـوبات فراوان و بسى

گر تو خـواهى نور حق را منظره                        چشـم دل را باز كن نى باصره

امت اسلام ز هر سنخ واحد است                         چونكه ربش آن خداى واحد است

امت اسـلام بى رنگ و رياست                            در شعارش دوستى صلح و صفاست

وحدت اسلام كند جهل را تباه                              دور راند ظالمان روسياه

وحدت اسلام نمايد مسلمين                                چيره بر هـر ملتى روى زمين

دشمنان قـادر نباشند در گزند                              تا زمانى مسلمـين در وحدتند

امت اسلام بى رنك و رياست                              در شعارش دوستى صلح و صفاست

وحت اسـلام در اين مه جلوه گر                         ماه ذالحجه زمـاه هاى قمر

بخش صحرای باغ یکی از بخش‌های شهرستان لارستان واقع در جنوب استان فارس می باشد که از برکه حاجی محمدعلی که با حدود روستای کرمستج است شروع می‌شود و انتهای آن به روستای دیده بان و فداغ می‌رسد که تقریباً ۶۳ کیلومتر است. این حدود از شرق تا غرب صحرای باغ است،

اما حدود شمال و جنوب صحرای باغ که پهناورترین آن از بالای روستای زروان و دشتی شروع می‌شود تا پاسگاه گردنه پاسخند در حدود ۱۵ کیلومتر است.

از شهر لار تا صحرای باغ از راه جاده اتومبیل رو که از صحرای نمیه و کنار روستای کرمستج می‌گذرد تا اولین روستای صحرای باغ که روستای هرمود است در حدود چهل کیلومتر راه است. اما فاصله مستقیم آن از راهی کوهستانی بیش از ۱۵ کیلومتر نیست. همچنین صحرای باغ در جنوب شهر گراش لارستان قرار دارد و تنها یک کوه میان گراش و صحرای باغ واقع است. از صحرای باغ تا گراش از راه این کوه بیش از ۱۰ کیلومتر نیست.

بخش صحرای باغ از تلفیق دو دهستان عمادده شامل روستاهای عمادده ، استاس، بندوبست، تل کشی، حاجی آباد، چاه ریگی، گاوبست، کردشیر، بنو و دهستان صحرای باغ شامل روستاهای باغ، دهمیان، خلور، دشتی، زروان، هرمود، کندر نرگس و روستای دیده بان از توابع بخش گراش در1384 سال به مرکزیت عمادده تاسیس گردید توضیح آنکه روستای عمادده نیز قبلا" جزیی از دهستان صحرای باغ بوده که در سال1376 با تاسیس بخش بیرم از دهستان صحرای باغ جدا شده و با نام دهستان عمادده یکی از دو دهستان بخش تازه تاسیس بیرم می گردد که این جدایی از پیکر تاریخی صحرای باغ کهن با تاسیس بخش صحرای باغ به پایان رسیده و در حال حاضر این دو دهستان بخش صحرای باغ را تشکیل می دهند.

جمعیت صحرای باغ در سال 1385 بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، برابر با 13467 نفر بوده است.

وضعیت اقلیمی صحرای باغ:
صحرای باغ در تابستان هوایی خشک و گرم دارد که درجه حرارت آن گاه به ۴۸ درجه سانتیگراد نیز می‌رسد. این منطقه در زمستان هوای خشک و سردی دارد که در بعضی سالها تا ۵ درجه زیر صفر هم رسیده‌است و روی کوه‌ها و در آب انبارها و رودخانه‌ها یخ بسته‌است.
روستاهای بخش عبارتند از:
عمادده
باغ
دهمیان
خلور
دشتی
زروان
هرمود

روستای حسین آباد:
این روستا با 180 نفر جمعیت در فاصله 54 کیلومتری شهر لار واقع است در این روستا شغل غالب مردم دامپروری می باشد و تنها عده ای معدود به کشاورزی اشتغال دارند.

روستای کارگاه:
این روستا با 1034 نفر جمعیت در فاصله 85 کیلومتری شهر لار واقع است طوایف ساکن در این روستا متشکل از ترک نفر می باشند . اکثریت مردم این روستا کشاورز یا دامدارند.

روستای حاجی آباد:
این روستا با 70 نفر جمعیت در فاصله 79 کیلومتری لار واقع است.

روستای کندر نرگس:
این روستا دارای 45 نفر جمعیت(7 خانوار) می باشد.

روستای بنو:
این روستا 80 نفر جمعیت در فاصله 85 کیلومتری شهر لار قرار دارد. شغل مردم این روستا کشاورزی و دامپروری می باشد.

روستا چاه ریگی:
این روستا دارای 12 خانوار (50 نفر جمعیت) می باشد.

روستای تل کشی:این روستا دارای 180نفر جمعیت (45 خانوار) می باشد.

روستای گالبده:

این روستا با 35 نفر جمعیت (7 خانوار) در فاصله 87 کیلومتری لار قرار دارد.

روستای آبکوهی:
این روستا با 30 نفر جمعیت در فاصله 88 کیلومتری شهر لار قرار دارد

روستای گاوبست:
این روستا با 350 نفر جمعیت(70 خانوار) در فاصله 120 کیلومتری لار قرار دارد مردم این روستای تازه تاسیس به صورت پراکنده و عشایری زندگی میکنند.

روستای استاس:
این روستا با 90 نفر جمعیت (27 خانوار) در فاصله 112 کیلومتری لار قرار دارد.

روستای بند و بست:
این روستا دارای 48 نفر جمعیت می باشد شغل مردم این روستا کشاورزی و دامپروری می باشد در نزدیکی این روستا آثار به جای مانده از یک سد قدیمی متعلق به پیش از اسلام به چشم میخورد.

روستای کردشیر:
این روستا با 430 نفر جمعیت در فاصله 115 کیلومتری شهر لار قرار دارد در این روستا تپه ای تاریخی وجود دارد.

روستای دیده بان:
این روستا با 280 خانوار و 1500 نفر جمعیت در فاصله 125 کیل.متری شهر لار قرار دارد. قلعه قدیمی دیده بان از آثار تاریخی این روستا به شمار می رود.

لطفا" جهت تکمیل این بخش نظرات اصلاحی و تکمیلی خود را ارسال فرمایید

منبع:

وب سایت میده چه خبر

به تنگ انوه رسیدم با دل تنگ                      تنم مجروح و پاهایم شده لنگ

پیاله بر زدم آبی ز برکه                               زگرمی دور فکندم بار و خرقه

ولی این آب آب کوثرم نیست                         کنارم ساقی و مه دلبرم نیست

همان آبی گرش یکبار بنوشم                        عطش دور افکند از جان و هوشم

به باغ و گلشن و روی چو ماهت                   ز اول عادتم دادی کنارت

ولی افسوس به دورم کردی افسوس              پیشمانم پریشان داد و افسوس

ز دست کی بنالم از دل خویش                      ز خود کرده پریشان شد دل ریش

چرا گولم زدی شیطان بدینسان                     چرا آتش زدی بر پیکر و جان

ز اوج افکنده گشتم بر دل خاک                    چقدر زجرم دهی من کی شوم پاک

ز نافرمانیت هیهات هیهات                          ز دور افتادنت قلبم شده مات

محمد دين و ايمانم تويى تو                         محمد نور رحمانم تويى تو

ربيع اول ربيع گشت با وجودت                    نبوت با رسالت تار و پودت   

 محمد رحمة للعالمينی                               شفيع در روز محشر مسلمينى

محمد منتهاى حق اليقينی                           رئيس انبياء و مرسلينى

محمد شاه مردان خداوند                            زمين و آسمان مدحش نمايند

محمد از ملائكها جلو راند                          سلام بر رب خويش از جان و دل راند

محمد وصف تو گويد خداوند                       حسودان چشمشان كورند كورند

محمد نور عين هر مسلمان                        كنار عرش كرسی نزد رحمان

محمد خلق و خويت هست قرآن                  محمد بوى تو ورد است و ريحان

محمد عشق تو عشق است به رحمان          شب معراج به حق گشتى مهمان

بارالها بارالها باراله                                   عشق خدا اول خدا اخر خدا

عشق خدا عاشق خدا معشوق خدا                  کعبه و میخانه و مقصود خدا

ظاهر و باطن لطیف و نور تویی                    کعبه را دل از ازل منظور تویی

عشق تویی ایمان تویی درمان تویی               لذت هر دو جهان و جان تویی

سقف کاخهای گدائیم عرش توست                 قلب ناچیز خدائیم فرش توست

چون دمیدی روح خویش در کالبدم                عطسه و شکرت نمودم ای صنم

من به درگاهت بنالم روز و شب                     در هوایت بی قرارم روز و شب

سر ز کویت بر ندارم روز و شب                   بیقرارم بیقرارم بیقرارم روز و شب

قاضی از هر دو جهان دل دور دار                 چون نظر داری به سوی زلف یار

در نظر بازی به سربازی رسی                     غیر معشوق بی نیازی میرسی

شبی از دوریش کنج مکانی                         به خود پیچیده بودم چون کمانی

به هر سوزی که از قلبم بر امد                     بسوزاند این تن بی جان و فانی

تن سرکنده پرپر میزنم من                            نمایان گشت اخر جانفشانی

چنان آهی که از دل برکشیدم                         صدایش میرود تا کهکشانی

به اسمهایش که چون مروارید شب               گرفتم خو و انس اندر نهانی

ملائک گر شنیدید سوز دل را                        پیامم را برید فی الحال و انی

به یکدل بیم و دیگر آرزو را                        ز مقبولی او مرفوض نمانی

جدا افتاده از بنیاد خویشم                            در این خاکی که باشد جنس کانی

مجسم گشت در اعماق قلبم                          سبک بالا بلند ابرو کمانی

نمودم التماس با بیم و اندوه                        کزاین دلمرده هم غافل مانی

همش باریده ام خون بر جبینم                     زهجرانت بسر بردم جوانی

شمارم لحظه ها از بهر وصلت                     رهایم کن ازین دنیای فانی

بگفتا گر بخواهی کام دل را                         به اوراد شب و سبع المثانی

تمرکز کن تمام کوششت را                          زاحوال درون جاهل نمانی

گشته ام از خود ز خود بی اختیار                     هرچه هستی است این جهانش نیست کار

چهره پنهان کرده ای پشت نقاب                       انعکاسش درد و رنجم آشکار

درد و رنجم از همین زندان بود                        جان گریزان از تن است و خوار و زار

چشمه ایی جاری شده از بطن ون                     چشمه های کون و هستی بیشمار

قطره ایی گر راه بری در عمق ون                    نیک بینی کل عالم شرمسار

قطره ایی یا آن وجود جوهری                         آسمانها و زمین با کار و زار

اتصالم کن به اسرار وجود                              تا رها یابم  ز هجرت یار یار

چون خلیل الله بزرگ انبیا                              هر رهی در پیش او شد آشکار

یا محمد خاتم کل رسل                                   گشت مسرور و سعید از بزم یار

مخلصی و صادقی و چاکری                           پیشه کن در راه عشق چون یار غار

اقتباس در مقام بندگی                                  استقامت از عُمَر چون کوهسار

بیعت رضوان مرشد با مرید                          دوری عثمان نمودش بیقرار

قاضیا درد و غمت پایان شود                        شو مرید شیر حق دلدل سوار