محمد دين و ايمانم تويى تو محمد نور رحمانم تويى تو
ربيع اول ربيع گشت با وجودت نبوت با رسالت تار و پودت
محمد رحمة للعالمينی شفيع در روز محشر مسلمينى
محمد منتهاى حق اليقينی رئيس انبياء و مرسلينى
محمد شاه مردان خداوند زمين و آسمان مدحش نمايند
محمد از ملائكها جلو راند سلام بر رب خويش از جان و دل راند
محمد وصف تو گويد خداوند حسودان چشمشان كورند كورند
محمد نور عين هر مسلمان كنار عرش كرسی نزد رحمان
محمد خلق و خويت هست قرآن محمد بوى تو ورد است و ريحان
محمد عشق تو عشق است به رحمان شب معراج به حق گشتى مهمان
محمد در طواف بيت معمور دلم از دوريت مغموم و مهجور
محمد خلق و خويت بى نظير است محمد وجه تو ماه منير است
محمد در نبرد با كفر و باطل زخشمت جملگى وامانده در گل
محمد جنة المأوى بديدى به قاب قوسين أو أدنى رسيدى
به سدرالمنتهى رفتى محمد به پيش باراله رفتى محمد
تو بودى ختم كار انبياء را امين سر اسرار خدا را
تمام انبياء برتو ببالند چنين فخرى بحق بايد ببالند
فدايت جان قاضى يا محمد شدم خشنود و راضى يا محمد